مناسبت های ماه رجب

پيامبر مکرم اسلام صلى ‏الله‏ عليه‏ و‏ آله
رَجَبٌ شَهرُ اللّه‏ِ الأصَبُّ يَصُبُّ اللّه‏ُ فِيهِ الرَّحمَةَ عَلى عِبادِهِ
رجب ماه بارش رحمت الهى است. خداوند در اين ماه رحمت خود را بربندگانش فرو مى ‏ريزد
عيون اخبارالرضا عليه‏ السلام : ج 2 ، ص 71
 
 
     ماه رجب، آغاز پرفضیلت ترین سه ماه سال است(رجب، شعبان و رمضان) که هر سه ماه از مقام والایی در میان دیگر ماه های سال برخوردارند. گو این که این ماه، حتی در جاهلیت نیز مورد احترام زیادی بوده و آن را حرام می نامیدند زیرا جنگ و کارزار را نیز در این ماه ناروا و ممنوع می دانستند. و چون به احترام ماه رجب، تمام سلاح ها بر زمین گذاشته می شد، آن را «اصم » نیز نام گذاری کرده اند.
 
     رسول اکرم صلی الله علیه و آله در فضیلت این ماه چنین می فرماید: «الا ان رجب شهر الله الاصم و هو شهر عظیم و انما سمی الاصم لانه لایقارنه شهر من الشهورحرمه و فضلا عند الله تبارک و تعالی ».
«الا ان رجب و شعبان شهرای و رمضان شهر امتی ».
«الا و من صام من رجب یوما ایمانا و احتسابا استوجب رضوان الله الاکبر واطفی صومه فی ذلک الیوم غضب الله ».
     ای مردم بدانید که ماه رجب ماه «اصم » خداوند است و همانا ماهی است بس عظیم و بزرگ و علت نام گذاری این ماه به «اصم » این است که هیچ ماهی از ماه های سال از نظر فضیلت و حرمت نزد خدای تبارک و تعالی، به آن نمی رسد.
     هان! ماه رجب و ماه شعبان دو ماه من اند و ماه رمضان ماه امتم.
     هان! هر که یک روز از ماه رجب را با ایمان و برای رضای خدا روزه بدارد، به نعمت رضوان بزرگ الهی نایل آید، و روزه اش در آن روز خشم خداوند را فرو می نشاند.
     و آن چه بیش تر بر عظمت و احترام این ماه افزوده است، مناسبت های آن است که در رأس آن ها عید بزرگ مبعث رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم (27 رجب) و عید میلاد امیرالمومنین مولای متقین علی بن ابی طالب علیه افضل الصلاه و السلام (13رجب) می باشد.
 
(13 رجب) روز ولادت امیرالمومنین علیه السلام:
 
     حضرت امیرالمومنین روز 13 رجب و 33 سال قبل از هجرت در کعبه خانه خدا به دنیا آمد. او نخستین و آخرین کسی است که در کعبه زاده می شود.
     حافظ گنجی شافعی در الکفایه خود در این باره می گوید:
     امیرالمومنین علی بن ابی طالب در مکه در بیت الله الحرام، شب جمعه 13 رجب، 33سال پس از عام الفیل، متولد شد. هیچ کس جز او در خانه خدا به دنیا نیامده و نخواهد آمد و همین برای تعظیم مقام والایش کافی است.
     شیخ صدوق در مورد ولادت امام علی علیه السلام چنین می گوید:
     یزید بن قعنب می گوید: من همراه با عباس بن عبدالمطلب و گروهی از بنی عبدالعزی در برابر خانه خدا نشسته بودیم.
     ناگهان فاطمه بنت اسد به کنار خانه خدا آمد، در حالی که 9 ماه از مدت حمل او به علی بن ابی طالب می گذشت. درد زایمان بر او عارض شد، دست ها را به دعا بلند کرد و با خدای خود چنین مناجات نمود:
     «پروردگارا! من به تو و پیامبران و کتاب هایی که از سوی تو نازل شده است ایمان دارم و سخن جدم حضرت ابراهیم خلیل را گواهی می دهم; همان کسی که این بیت عتیق را ساخت، پس به حق آن کس که این خانه را بنا کرد و به حق جنینی که در شکم دارم، زایمان را بر من آسان فرما.» یزید بن قعنب ادامه می دهد:
     ناگاه دیدیم پشت کعبه شکافته شد و فاطمه بنت اسد به درون خانه خدا وارد شد و از دیدگانمان پنهان ماند، سپس دیوار خانه به هم آمد! رفتیم که قفل را باز کنیم تا از حقیقت قضیه آگاه گردیم ولی قفل خانه خدا باز نشد که نشد. دانستیم که این امری است الهی.
     سه روز بر این منوال گذشت، در روز چهارم مادر علی علیه السلام در حالی که او را بر دست خود گرفته بود، از خانه خارج شد و چنین گفت:
     «انی فضلت علی من تقدمنی من النساء لان آسیه بنت مزاحم عبدت الله عزوجل سرافی موضع لایحب ان یعبدالله الا اضطرارا و ان مریم بنت عمران هزت النخله الیابسه بیدها حتی اءکلت منها رطبا جنیا و انی دخلت البیت الحرام فاکلت من ثمار الجنه واوراقها فلما اردت ان اخرج، هتف بی هاتف: یا فاطمه! سمیه علیا فهو علی والله العلی الاعلی یقول: انی شققت اسمه من اسمی و اءدبته بادبی و وقفته علی غامض علمی و هو الذی یکسر الاصنام فی بیتی و هو الذی یوذن فوق ظهر بیتی و یقدسنی و یمجدنی فطوبی لمن احبه و اءطاعه و ویل لمن ابغضه و عصاه ».
     همانا بر بانوانی که پیش از من بودند، برتری دارم زیرا آسیه دختر مزاحم‚ در پنهانی و در جایی که نباید خدا را عبادت کنند، به پرستش و عبادت خدا می پرداخت ومریم دختر عمران، درخت خشک خرما را تکان داد تا از آن رطب تازه بچیند و بخورد،و اما من در خانه خدا وارد شدم (و مهمان او گشتم) و از میوه ها و برگ های بهشتی تناول کردم و هنگامی که خواستم از خانه بیرون آیم، هاتفی مرا ندا داد که: ای فاطمه! فرزندت را «علی » نام گذار چرا که او علی و بزرگ است و خدای علی اعلی می فرماید: من نام او را از نام خود برگرفتم و او را به آداب خود ادب کردم و برپنهانی های علمم آگاه ساختم. او کسی است که بت ها را در خانه ام می شکند. او کسی است که بر پشت بام خانه ام اذان می گوید. او کسی است که مرا بسیار ستایش و تمجیدمی کند. پس خوشا به حال کسانی که او را دوست داشته باشند و اطاعتش کنند و وای برکسانی که او را دشمن داشته و مخالفتش نمایند.(امالی صدوق ص 80)
     نه تنها شیعیان بر این مطلب اتفاق نظر دارند، که بسیاری از مورخان و محدثان و علمای اهل سنت نیز بر این مطلب اذعان می نمایند و گواهی می دهند که علی زاده کعبه است و جز او کسی در خانه خدا متولد نشده و نخواهد شد.
     این فضیلت مانند بسیاری از فضایل دیگر، مخصوص علی است و هیچ کس در آن ها شریک نمی باشد، چه او نور خدا و کلمه خدا و پرچم هدایت خدا است. او مظهر حق تعالی است در جهان دنیا و جامع تمام کمالات و فضایل معنوی است. او برترین و بافضیلت ترین انسان روی زمین پس از رسول خدا(ص) است.
     ابن عباس گوید:
     روزی رسول خدا صلی الله علیه و آله با مردم سخن می گفت، در ضمن سخنانش فرمود:
     ای مردم! کیست که سخنش از سخن خداو ند بهتر و درست تر باشد؟ ای مردم! هماناخداوند به من دستور داده است که علی را به عنوان پیشوا، امام، خلیفه و وصی خودبه شما معرفی کنم و او را برادر و وزیر خود قرار دهم.
     ای مردم! علی پس از من باب هدایت و دعوت کننده مردم به سوی خداوند می باشد.
     علی، پارساترین و برگزیده ترین مومنان است «و من اءحسن قولا ممن دعا الی الله وعمل صالحا و قال اننی من المسلمین » و چه کسی سخنش ارزشمندتر است از آن کس که مردم را به سوی خدا فرا می خواند و کارهای شایسته انجام می دهد و می گوید: من ازمسلمانانم.
     ای مردم! علی از من است. فرزندان علی فرزندان من هستند، و او همسر دختر عزیزم است.
     فرمان او فرمان من و نهی او نهی من است. پس ای مردم، بر شما باد به طاعت وفرمان برداری از او و زنهار از نافرمانی و مخالفتش چرا که اطاعتش، اطاعت من ونافرمانیش، نافرمانی من است.
     ای مردم! علی صدیق این امت و فاروق آن است . و علی محدث و سخن گوی این امت است.
     علی هارون، یوشع، آصف و شمعون امت است. علی الگوی هدایت و کشتی نجات و طالوت امت و ذوالقرنین آن است.
     ای مردم! علی آزمایش خداوند بر مردم است و علی حجت بزرگ پروردگار است.
     علی آیت عظمای الهی و پیشوای هدایت و عروه الوثقی دین است.
     ای مردم! علی با حق و حق با علی است و علی زبان گویای حق است.
     ای مردم! علی قسیم الجنه والنار (قسمت کننده بهشت و دوزخ) است. هیچ یک ازشیعیان و پیروانش به جهنم نمی روند و هیچ یک از دشمنانش از جهنم رها نمی شوند وهمانا هیچ یک از دشمنانش به بهشت ره نمی یابند و هیچ یک از پیروانش از بهشت دورنمی شوند.
     ای یاران و اصحاب من! من ناصح و خیرخواه شما هستم و هم اکنون رسالت و پیغام خدایم را به شما رساندم ولی چه کنم که شما ناصحان را دوست نمی دارید؟! این عیدسعید را به مقام شامخ حضرت ولی الله الاعظم اءرواحنا لتراب مقدمه الفداء، تهنیت عرض می کنیم و این روز فرخنده را به تمام پیروان و علاقمندان و شیعیان آن حضرت به ویژه ملت فداکار ایران که افتخار پیروی از وجود مقدسش را دارد، تبریک می گوییم وامیدواریم خداوند ما را جزء شیعیان واقعی آن حضرت قرار دهد و در روز تقسیم بهشت و دوزخ، ما را جزء ساکنان بهشت برینش به حساب آورد، هر چند لیاقت همنشینی با آن انوار الهیه را نداشته باشیم، زیرا بی گمان ما محب و علاقمند او و فرزندان معصوم و مطهرش هستیم و چنان که پیامبر می فرماید: «المرء مع من اءحب » پس بارالها مارا با هر که دوست داریم محشور فرما.
 
     مناسبت های دیگر ماه:
     فهرست وار مناسبت های دیگر ماه بزرگ رجب را می شمریم:
     اول رجب:
     سالروز ولادت پیشوای پنجم، حضرت امام محمد باقر علیه السلام است که درنخستین روز از ماه رجب سال 57 هجری در مدینه منوره به دنیا آمد. آن حضرت چهار سال از عمر مبارکش را با جد بزرگوارش امام حسین علیه السلام گذراند و35 سال با پدرش امام سجاد علیه السلام. و پس از شهادت پدر، 18 سال زندگی کرد که مدت امامت آن حضرت را تشکیل می دهد.
     امام باقر علیه السلام در روز هفتم ذی حجه از سال 114 هجری در سن 57 سالگی به شهادت رسید.
     روز ولادت آن بزرگوار را به عموم شیعیانش تبریک و تهنیت می گوییم.
     دوم رجب:
     امام علی بن محمد الهادی علیهما السلام، دهمین امام و پیشوای شیعیان درروز دوم رجب یا پنجم رجب از سال 212 یا 214 هجری در روستایی به نام «بصریا» نزدیک مدینه منوره به دنیا آمد. و طبق برخی روایات در روز سوم رجب یا25 جمادی الثانی از سال 254 هجری در سامرا به شهادت رسید.
     امام هادی علیه السلام 6 سال و 5 ماه همراه با پدر زندگی کرد و پس ازشهادت پدر33 سال زیست که مدت امامتش می باشد.
     روز ولادت حضرتش را به شیعیانش تبریک، و روز وفاتش را تسلیت می گوییم وامیدواریم خداوند ما را با آن حضرت محشور فرماید.
     دهم رجب:
     امام نهم، حضرت محمد بن علی الجواد علیهماالسلام در روز جمعه دهم ماه رجب ازسال 195 هجری به دنیا آمد. آن حضرت در سن 8 یا9 سالگی به امامت رسید و17 سال مدت امامتش به طول انجامید، یعنی عمر مبارکش از26 سال تجاوز نمی کند. ولی به هر حال سن و سال برای آن بزرگواران و پیشوایان معصوم مطرح نیست، چه این که آن ها برگزیدگان خدایند و از آغاز تولد، انسان کامل هستند(و آتیناه الحکم صبیا).
     امام جواد روز ششم ذی حجه یا به قولی در روز آخر ماه ذی قعده ازسال 220 هجری به شهادت رسید.
     روز ولادت این امام معصوم بر همه پیروانش مبارک باد.
     25 رجب:
     در این روز، هفتمین اختر تابناک آسمان امامت و ولایت حضرت امام موسی کاظم علیه السلام در سن 55 سالگی در سال 183 در زندان سندی بن شاهک لعنه الله علیه و به دستور هارون الرشید عباسی لعنه الله علیه به شهادت رسید.
     امام کاظم علیه السلام که معروف به باب الحوائج است 55 سال مدت عمر مبارکش می باشد که 25 سال آن دوران امامتش است.
     فرا رسیدن روز شهادت آن حضرت که روز غم و اندوه مسلمین است را تسلیت می گوییم و امیدواریم این باب الحوائج ما را در روزی که «لاینفع مال و لابنون » است، دست ما را بگیرد و شفاعتمان کند، آمین رب العالمین.
     27 رجب:
     یکی از بزرگ ترین اعیاد اسلامی است. روزی است که رسول خدا به پیامبری مبعوث شد و وحی بر آن حضرت نازل گشت. امروز روز ولادت اسلام است و روزی است که مردم از ظلمات بیرون آمدند و به نور پیوستند، لذا بر امت است که امروز را درسراسر جهان جشن بگیرند و شادمانی کنند; جشنی بزرگ که سزاوار این روزبسیار بزرگ باشد.
     «هو الذی بعث فی الامیین رسولا منهم یتلو علیهم آیاته و یزکیهم و یعلمهم الکتاب والحکمه و ان کانوا من قبل لفی ضلال مبین ».
     حضرت امیرالمومنین علیه السلام دوران بعثت را چنین تعریف می کند:
     «پیامبر در حالی برانگیخته شد که مردم در فتنه ها و آشوب ها و سرگردانی های دوران جاهلیت گرفتار بودند، همان فتنه ها که طناب خانه دین را می گسست و ستون های ساختمان یقین را درهم می ریخت. در اصل دین اختلاف افتاده و مطلب بر مردم مشتبه شده بود، آن سان که راه رهایی از آن حیرت ها و سردرگمی ها تنگ شده و مصدر هدایت وراهنمایی از دیدگانشان مخفی مانده بود.
 
     پس راه حق گمنام و کوری ضلالت، جهان را فراگیر شده بود. خداوند و پروردگار خودرا نافرمانی می کردند و شیطان دور شده از رحمت الهی را اطاعت می نمودند. ایمان ازمیان رفته بود و ستون هایش درهم ریخته و نشانه هایش ناشناخته مانده و راه هایش فرسوده و جاده هایش برطرف شده بود.
 
     شیطان را فرمان می بردند و در راه هایش گام می نهادند و به آبخورهایش سر می زدندو شیطان پرچم های خود را توسط آنان برافراشته می کرد. در فتنه هایی که مردم راپایمال نموده و همگی در آن سرگردان و گرفتار آمده بودند...»(نهج البلاغه، خطبه 2).